پاتــــوق تنهـــایی

خـــــــوش اومــــــــدی دوســـــت مـــــــن

پاتــــوق تنهـــایی

خـــــــوش اومــــــــدی دوســـــت مـــــــن

عصیان بـــــــندگی

بر لبانم سایه ای از پرسشی مرموز

در دلم دردیست بی آرام و هستی سوز


راز سرگردانی این روح عاصی را

با تو خواهم در میان بگذاردن امروز


گر چه از درگاه خود می رانیم اما

تا من اینجا بنده تو آنجا خدا باشی


سرگذشت تیره من سرگذشتی نیست

کز سرآغاز و سرانجامش جدا باشی


نیمه شب گهواره ها آرام می جنبند

بی خبر از کوچ دردآلود انسانها


دست مرموزی مرا چون زورقی لرزان

می کشد پاروزنان در کام طوفانها


خانه هایی بر فرازش اشک اختر ها

وحشت زندان و برق حلقه زنجیر


داستانهایی ز لطف ایزد یکتا

سینه سرد زمین و لکه های گور


فـــــــــروغ فــــرخزاد

ای بیخبر


ای بی خبر از دل و داغ نهانی!

ما قصه خود باتو بگفتیم .تو دانی


دل می نگرد روی تو جان میرود زدست

داریم از این روی بسی دل نگرانی


ای شمع که مارا به سخن شیفته کردی

پروانه خودرا مکش از چرب زبانی


ماحال دل ازگریه به جایی نرساندیم

ای ناله! تو شاید که به جایی برسانی!


عمریست که با عارض تو شمع به دعویست

وقتست که او را پی کاری بنشانی


چون غنچه زخوناب جگر لب نگشادیم

افسوس! که بر باد شد ایام جوانی


چون دفترگل سر به سر از گفته شاهی 

هرجا ورقی باز کنی خون بفشانی


شاعر : شاهی (سبزواری)

دو کلام درد دل


 


رفــــت؟


بسلامت.


من خدا نیستم بگویم صد باراگرتوبه شکستی بازآی.


آنکه رفت، به حرمت آنچه با خود برد حق بازگشت ندارد.


رفتنش مردانه نبود.


لااقل مرد باشدبرنگردد.


خط زدن برمن پایان من نیست، آغازبی لیاقتی اوست!






بعضی زخمها هست که هر روز صبح، باید پانسمانش را باز کنی وروش نمک بپاشی!


تا یادت نرود... دیگر، سراغ بعضی آدما نبــاید رفت!!




ﺳﻨـﮕﯽ ﺷـﺪﻥ ﺩﻟـﻢ


ﺍﻭﻟﯿـﻦ ﺳﯿـﻦ ﺳـﻔﺮﻩ ﯼ ﺍﻣـﺴﺎﻝ ﻣـﻦ ﺍﺳـت!




تـو سـال مـــار


تـا شـد از ایـن و اون نیـش خـوردیـم


ولـی سـر جـدتـون تـو سـال اسـب



دیـگه لـگد نـندازیـن !




آخـریـن حـرف هایِ دلـم را هـم نوشـتم


حـالا دیگـر مُهم نیسـت که چـند روز بـه پـایـانِ سـال باقیسـت



کـه احـساس امشـب تمـام می شـود





پا به پای کودکیهایم

پا به پای کودکی هایم 



 

پا به پای کودکی هایم بیا؛
 کفش هایت را به پا کن تا به تا؛
 قاه قاه خنده ات را ساز کن؛ 
باز هم با خنده ات اعجاز کن .
. پا بکوب و لج کن و راضی نشو؛
 با کسی جز عشق همبازی نشو؛ 
بچه های کوچه را هم کن خبر؛
 عاقلی را یک شب از یادت ببر؛ 
خاله بازی کن به رسم کودکی ؛
با همان چادر نماز پولکی؛ 
طعم چای و قوری گلدارمان؛
 لحظه های ناب بی تکرارمان؛
 مادری از جنس باران داشتیم؛ 
در کنارش خواب آسان داشتیم؛
 یا پدر اسطوره دنیای ما ؛
قهرمان باور زیبای ما؛
 قصه های هر شب مادربزرگ؛ 
ماجرای بزبز قندی و گرگ ؛؛؛
غصه هرگز فرصت جولان نداشت؛
 خنده های کودکی پایان نداشت؛
 هر کسی رنگ خودش بی شیله بود؛
 ثروت هر بچه قدری تیله بود؛ 
ای شریک نان و گردو و پنیر !
 همکلاسی ! باز دستم را بگیر؛ 
مثل تو دیگر کسی یکرنگ نیست؛
 آن دل نازت برایم تنگ نیست؟
 حال ما را از کسی پرسیده ای؟ 
مثل ما بال و پرت را چیده ای ؟
 حسرت پرواز داری در قفس؟
 می کشی مشکل در این دنیا نفس؟
 سادگی هایت برایت تنگ نیست ؟
 رنگ بی رنگیت اسیر رنگ نیست 
 رنگ دنیایت هنوزم آبی است ؟ 
آسمان باورت مهتابی است ؟ 
هرکجایی شعر باران را بخوان؛
 ساده باش و باز هم کودک بمان؛ 
باز باران با ترانه ،گریه کن!
کودکی تو ، کودکانه گریه کن! 
ای رفیق روز های گرم و سرد؛ 
سادگی هایم به سویم باز گرد...

                                     

 

تا حالا دقت کردین؟

جمله های طنز وجالب تا حالا دقت کردین ...



دقت کردین هرچی هدفونت گرون تر باشه ، سیمش نازک تره ؟
.
.
دقت کردین که ﺳﺨﺖ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻥ ﻭﺳﻂ ﻏﺬﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺁﺏ , 
ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻥ ﻭﺳﻂ ﻏﺬﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻭﺭﺩﻥ قاشقیه که یه دونه کم آورده شده ؟
.
.
دقت کردین ناخن گیر تنها چیزیه که تا به امروز تکنولوژی روش اثر نذاشته ؟
.
.
دقت کردین این موهای زاید بدن رو هرچی بزنی ، بری عمل کنی ، لیزر کنی 
، اصلا اون قسمت رو ببری بندازی دور ولی بازم در میان
 ؟ ولی فقط کافیه یه قسمت از صورتت زخم بشه یا کله ت بخوره به یه جا بشکنه ، 
یعنی عمرن اگه اون قسمت مو در بیاره ؟؟؟
.
.
تا حالا دقت کردین لذتی که توی گوش دادن به یه آهنگ خاطره انگیز از ضبط داغون یه تاکسی هست 
تو کامل گوش دادن همون آهنگ از یه سیستم پاورفول سارند ۳D آخرین مدل نیست ؟
.
.
دقت کردین هروقت تنهایی قلیون میکشیم بهمون حال نمیده و دوست داریم یکی باشه با هم بکشیم 
و وقتی که یه نفرم هست با هم بکشیم دوست نداریم بهش بدیم بکشه ؟؟؟
.
.
دقت کردین تمام بانک های خصوصی ایران نخستین بانک خصوصی ایران هستند ؟
.
.
دقت کردین همیشه یکی هست که رو اعصاب ما داره ۳طبقه می سازه ؟؟؟
.
.
دقت کردین اونایی که میخوان وزن کم کنن دهنشون صاف میشه ۱کیلو کم کنن 
و هر روز چاق تر میشن و اونایی که میخوان چاق بشن دهنشون صاف میشه یه کیلو اضافه کنن
 و هر روز لاغرتر میشن ؟
.
.
دقت کردین بیشترین جایی که به خارش میوفته جاییه که دست آدم با بدبختی و به زور بهش میرسه 
و اون جایی نیست به جز بین دوتا کتف ؟
.
.
دقت کردین موقع فروش قیمتا اومده پایین ، موقع خرید همه چیز گرون میشه ؟؟؟
پ.ن : این برای خریدار و فروشنده در آن واحد هم صادقه !
.
.
دقت کردین همیشه تی شرت بهتر از دستمال مخصوص عینک رو پاک میکنه ؟
.
.
دقت کردین اگه تو یخچال آب خنک نباشه بخوای از شیر آب بریزی نیم ساعتم وایسی آب خنک نمیشه ؟ 
حالا کافیه آبگرمکن خراب بشه و آب گرم بخوای ، از شیر آب یخ فواره میزنه تو صورتت !
.
.
توجه کردین هر دبیری/استادی که میخواد با کشیدن شکل درس رو توضیح بده اول میگه “
حالا من زیاد نقاشیم خوب نیست” ؟؟؟
...


دقت کردین که هر ۷۵میلیون ایرانی مدعی هستن که ببین با کیا شدیم ۷۵میلیون ؟
.
.
تا حالا دقت کردین که سه چهارم زمین آبه ولی بهش میگن کره خاکی ؟
.
.
تا حالا دقت کردین مهربونی خانوما با وزنشون نسبت مستقیم داره ؟
.
.
دقت کردین همیشه وسط لذت بخش ترین SMS بازی 
اعتبار خط آدم تموم میشه و امکان شارژ مجدد هم نیست ؟
.
.
تا حالا دقت کردین وقتی داری به شدت دنبال چیزی میگردی
 همون چیزی رو پیدا می کنی که دفعه پیش شدیدا دنبالش می گشتی ؟
.
.
دقت کردین سریع ترین جواب به “چی گفتی” , “هیچی بابا” میباشد ؟
.
.
دقت کردین وقتی یه جای تاریک و ترسناک هستین 
هرچی فیلم ترسناک و روح و جنی که تو فیلما دیدین یادتون میاد ؟؟؟
.
.
تا حالا دقت کردین همه مون یه سری کارا داریم که گذاشتیم واسه وقتی که پول دستمون اومد ؟
.
.
تاحالا دقت کردین که توی فیلمای ایرانی یارو گروگانگیره
 همیشه میگه پلیس همراتون نباشه و همیشه هم هست ؟
.
.
.

هیچ دقت کردین برف پاک کن ماشین بیشتر وقتا بارونو پاک میکنه ؟ پس چرا بهش میگن برف پاک کن ؟
.
.
دقت کردین دری رو که باید بکشیم هل میدیم و بر عکس ؟
.
.
دقت کردین همیشه تو اون روزنامه هایی که توش سبزی میپیچن
 داستان های جنایی جالبی نوشته که همیشه هم نصفه س ؟
.
.
دقت کردین وقتی بابا میگه “بخر من پولشو میدم” دلت نمیاد گرون برداری ؟
.
.
دقت کردین همه آدما صبحاى زود با اخم میرن دستشویى ؟؟؟ 
خب اخم نداره ، دوست ندارى نرو !
.
.
دقت کردین دردناکترین لحظه ی دنیا اینه که سر جلسه امتحان جواب یه سوال رو خط میزنی 
و یه چیزی دیگه مینویسی ، بعد که میای بیرون میفهمی همون جواب اولی درست بوده ؟
.
.
دقت کردین ؟
مهم نیست تو کدوم گروه باشی ، مهم اینه که همیشه توی گروه مخالف بیشتر خوش می گذره …
............

دقت کردین ؟
لذتی که در “کوفت” گفتن مامان هست در “قربونت برم” هیچکس نیست ؟
.
.
دقت کردین بعضیا تا باهامون دوست میشن ۱ماه قبلش یه تصادف هولناک داشتن 
که هم ماشینشون (ترجیحامدل بالا). و گوشیشون(iphone )کمتر راه نداره اصلا
توی اون تصادف نابود شده ؟
الان ۱۱۰۰ دستشونه و باباشون تنبیهشون کرده پیاده روی میکنن ؟
.
.
دقت کردین تو فیلم و سریال های ایرانی وقتی دوتا دانشجو میخوان عاشق هم بشن 
باید پسره اشتباها به کیف دختره بزنه تا همه وسایلش بریزه و تو جمع کردن کمکش کنه و عاشقش بشه ؟
.
.
دقت کردین همیشه مهمترین و قشنگترین ترین اس ام اس ها *some text missing* میشه ؟؟؟
.
.
دقت کردین وقتی دارین موقع فوتبال نگاه کردن تخمه میخورید اگر یه دونه از اون مغز تخمه ها بیفته رو زمین 
تا کل خونه رو نگردی و پیداش نکنی بیخیال نمیشی ؟
.
.
دقت کردین درست وقتی که عجله داری یا هوا سرده یا جیش داری؛ 
کلیدت تو غیر قابل دسترس ترین سوراخ کیف و جیبت مدفون شده ؟؟؟
.
.
دقت کردین ؟
فقط کافیه در ماشینت باز باشه ، عالم و آدم میان بغل دستت که بگن در ماشین بازه …
حالا اگه بی بنزین تو خیابون بمونی ، هیشکی آدم حسابت نمیکه؟؟؟



* تا حالا دقت کردین چرا با موسیقی سنتی نمیشه رقصید؟
.
.
.
تا حالا دقت کردین چرا اکثر ماشینها یا سفیدن یا سیاه یا نقره ای؟
.
.
.
* تا حالا دقت کردین چرا نمیشه با کت و شلوار کتونی پوشید؟
.
.
.
* تا حالا دقت کردین چرا زنها وقتی رژلب می زنن 
گردنشون رو به سمت آینه دراز می کنن؟
.
.
.
* تا حالا دقت کردین چرا مردم تو تاکسی راجع به سیاست صحبت میکنن؟
.
.
.
* تا حالا دقت کردین چرا وقتی خانومها به تقاطع می رسن بجای ترمز رو گاز فشار میارن؟
.
.
.
* تا حالا دقت کردین چرا قسمت مردانه اتوبوس بزرگتر از قسمت زنانه است؟
.
.
.
* تا حالا دقت کردین چرا تو اتوبان دست انداز میذارن؟
.
.
.
* تا حالا دقت کردین چرا کسی برای صبحونه کسی رو مهمون نمیکنه؟
.
.
.
* تا حالا دقت کردینچرا پشت کامیونها شعر می نویسن ؟
.
.

* تا حالا دقت کردین چرا با پیتزا دوغ نمیخورن؟
.
.
.
* تا حالا دقت کردین چرا با اینکه همه فضولند از فضولی بدشون میاد؟
.
.
.
* تا حالا دقت کردین چرا مردها ترجیح میدن گم شن اما آدرس نپرسن؟
.
.
.
* تا حالا دقت کردین چرا بچه ها همه خانوما رو خاله خودش میدونه ؟
.
.
.

* تا حالا دقت کردین وقتی خودکارت قطع میشه یه جا دیگه تستش میکنی مینویسه ، 
ولی دوباره جای قبلیش میخوای بنویسی نمینویسه !!!!!!

* تا حالا دقت کردین همیشه وقتی حوله رو تو حموم میخوای
 برداری یکی از لباسات میفته رو زمین خیس میشه ؟!
.
.
* تا حالا دقت کردین دو ساعت درس میخونی ساعتو نگاه میکنی میبینی نیم ساعت گذشته !
نیم ساعت میای پای کامپیوتر ساعتو نگاه میکنی میبینی دو ساعت گذشته ؟! 
.
.
.
* تا حالا دقت کردین وقتی تو زندگیتون یه روزنه ی امید پیدا میشه
 سریع یه پترس فداکار پیدا میشه که دستشو بکنه توش ؟
.
.
.
* تا حالا دقت کردین وقتی موبایلتون میوفته زمین سریع برش میدارین ببینین ، 
چیزیش شده یا نه ولی وقتی رفیقتون می خوره زمین هرهر بهش می خندین !
.
.
.
* تا حالا دقت کردین این داورای خط دروازه فقط دقت میکنن . . . !
.
.
.
* تا حالا دقت کردین۹ ماهی که تو شکمِ مامانمون هستیم، جزء سنمون حساب نمیشه ؟!
.
.
.
* تا حالا دقت کردین
همه مجری های صدا و سیما دوست دارن بیشتر در خدمت مهمان برنامه باشن 
اما وقت برنامه این اجازه رو بهشون نمیده ؟
.
.
.
* تا حالا دقت کردین بعضی حرفارو هر چقدم بقیه بگن , 
تا خودت تجربه نکنی و به غلط کردن نیفتی باور نمی کنی !
.
.
.
* تا حالا دقت کردین وقتی یه آهنگ قدیمی* گوش میدیم، 
به جای اینکه به خود آهنگ گوش بدیم به خاطره هایی که با آهنگ داشتیم فکر می کنیم !
.
.
.
تا حالا دقت کردین اونقدر که پراید جون ایرانی هارو گرفت اسکندر مقدونی و چنگیز خان نگرفتن ؟!  
بازم بگم عایا؟؟؟؟

مــــــتن های عاشقانه



خیال تو می ارزد به داشتنِ همه !

.

.

گونه هایت را برای دست هایم می خواهم

پیشانی ات را برای لب هایم

خودت را برای زندگی ام

می بینی ؟

برای خودم هیچ نمی خواهم ؟!

.

.

عشق یعنی آنجا که دهانها جسارت گفتن ندارند قلب ها می زنند زیر آواز !

.

.

تسبیحی بافته ام

نه از سنگ

نه از چوب

نه از مروارید

بلور اشکهایم را به نخ کشیده ام تا برای شادمانیت دعا کنم !

.

.

اتفاقِ عشق بینِ من و توست ، نگران نباش ! هیچ اتفاقی اتفاقی نیست …

.

.

گفتم برایت میمیرم

تو خندیدی ولی من ، از همان روز تا کنون دیگر برای خودم زندگی نکردم …

.

.

وقتی سردم میشود کافیست حریر نازک خیالت را دور تا دور خودم بپیچم ؛ تا ابد گرم گرمم …

.

.

من از چشمان “تو” چیزی نمی خواهم به جز گاهی نگاهی …

.

.

پیش از تو همه را با معیارهایم می سنجیدم !

بعد از تو همه را با تو می سنجم حتی معیارهایم را …

.

.

ﻋﺸﻖ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺪﻭﻧﯽ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺍﻣﺎ ﻧﺘﻮﻧﯽ ﺗﺮﮐﺶ ﮐﻨﯽ !

.

.

تو برایم چون منشوری … در سفیدی خیالم بیا و خیالم را تجزیه کن ؛ رنگین کمان نگاهت خواهم شد !

.

.

چه با قاطعیت حکم میدهی که “حواست رو جمع کن” و من میمانم که چطور جمعش کنم وقتی تمامش پیش توست !

.

.

دلم میخواد فریاد بزنم بگم : من مترسک خاطرات تو نیستم ، درست مثل دیوانه ای که اصرار دارد بگوید : من دیوانه نیستم !

راستی ! گفته بودم ؟ “من دیوانه نیستم”

.

.

آغوش گرمم باش ؛ بگذار فراموش کنم لحظه هایی را که در سرمای بی کسی لرزیدم !

.

.

مرا حبس کن در آغوشت ؛ من برای حصار بازوان تو مجرم ترین زندانی ام !

.

.

بی خیالت که میشوم ، در کوچه های علی چپ دنبال دلم می گردم !

.

.

گرمایی بوده ام همیشه اما بین خودمان بماند ، سرمایی میشوم وقتی پای آغوش تو در میان باشد !

.

.

با فنجانی قهوه هم میتوان مست شد اگر کسی که باید باشد باشد !

.

.

ﮐﺎﺵ ﺻﺪﺍﯼ ﺑﻌﻀﯽ ﺁﺩﻣﺎﺭﻭ ﻣﯿﺸﺪ ﺑﻮﺳﯿﺪ ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺳﻤﺘﻮ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﻦ !

.

.

خواستم هرچه را که بوی تو میداد بسوزانم ؛ جانم آتش گرفت !

.

.

می ترسم کسی نه خودت را ، که دوست داشتنت را از من بگیرد !

.

.

مهم نیست چقدر طول بکشد ، مهم این است که عشق واقعی همیشه ارزش انتظار را دارد !

.

.

عشق مثل پرواز است ، بالا رفتنش جسارت می خواهد ، بالا ماندنش لیاقت !

.

.

قندان خانه را پُر کردم از حرفهایت

تو که می دانی من چای را تلخ دوست ندارم

هوس فنجانی دیگر کرده ام ؛ کمی بیشتر بمان !

.

.

در خواب هم راحتم نمی گذاری ، بی خبر می آیی ، صدایم می کنی … تا چشم باز میکنم ، باز نیستی !

.

.

دستم را بگیر و مرا به دور دست هایی ببر که در دسترس هیچ دستی نباشم …

.

.

من و تو یه عکس ۲نفره به این دنیا بدهکاریم !

.

.


.

.



میکشم.. می کشی.. می کشد..

هر سه میکشیم!

اما او .. ناز تورا..

تو .. دست از من..

و من…

ای وای، باز فندکم را کجا گذاشته ام؟..،


.


.


هر روز ” دماغ ها ” کوچکتر می شود 

و 

دروغ ها بزرگتر ..،!.


.


.


دیگه عاشقانه ای ندارم...عشقی هم ندارم

اما...

بازم عاشقانه میخونم...

دردش از دردی که لحظه رفتنش کشیدم هم بدتره.


.


.


انقدر از من فاصـــــــــــــله نگیر!!

لامصـــب این بیمـــــار ی که من دارم جزام عشق استـــ..


 



برای دیدن تمام نوشته ها به ادامه مطلب بروید

ادامه مطلب ...

مـــــتن های عاشقانه


همه چیـزش خاصــہ

لبخنـבش

تیپش

رفـتارش

اخلاقـش

احــساسـاتـش

בوسـت בاشتـنش؛

مـخـاطب نبوבہ ڪـہ خـآصـ باشـہ

خاص بوבه ڪـہ مـخـاطب شـבه

.

.

.

ببین گوش کن :

فرقی نمیکنه من و تو متولد کدوم برج سالیم ،

مهم اینه که اگه تو نباشی من همیشه برج زهرمارم . . .

.

.

.

کنارم که هستی

زمان هم مثل من دستپاچه میشود

عقربه ها دوتا یکی میپرند

اما همین که میروی

تاوان دستپاچگی های ساعت را هم من باید بدهم

جانم را میگیرند ثانیه های

بی تو…

.

.

.

هزار تابلوی مونالیزا

به روی لب

و هزاران موزه هنر

درون چشمت داری . . .

.

.

.

ﺑﺨﺪﺍ !

ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﻧﻮﺷﺖ …

ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﮔﺮﻡِ ﻧﻔﺲ ﺑﺎﺷﺪ …

ﺑِﻜﺮ ﺑﻜﺮ ﺍﺯ ﺳﻴﻨﻪ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺑﻴﺎﻳﺪ ﻭ …

ﻧﺠﻮﺍ ﺷﻮﺩ ﻛﻨﺎﺭِ ﮔﻮﺷﻲ ﻛﻪ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻧﺰﺩیک ﺍﺳﺖ،

ﻣﻴﺘﻮﺍنی ﻻﻟﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ لمس کنی با لبانت . . .

.

.

.

شعر قافیه نمی خواهد

سطر به سطر آغوشم را ردیف کرده ام ،

تو فقط بیا . . .

.

.

.

می آیی قایم باشک بازی کنیم ؟

من چشم بر زیبایی تو بگذارم و تو آرام در آغوشم پنهان شو . . .

.

.

.

در مسابقه زندگی گل زدن مهم نیست ، گل شدن مهم است !

تقدیم به سرور گل ها …

.

.

برای دیدن تمام نوشته ها به ادامه مطلب بروید.

  ادامه مطلب ...

رباعیات خیام

افسوس که نامه جوانی طی شد
و آن تازه بهار زندگانی دی شد

 وآن مرغطرب که نام او بود شباب
 فریاد ندانم کی آمدوکی شد

یک عمر به کودکی به استاد شدیم
 یک عمر زاستادی خود شاد شدیم

 افسوس ندانیم که ما را چه رسید 
از خاکبر آمدیم و بر باد شدیم 

 در کارگه کوزه گری بودم دوش
 دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش

 هر یک به زبان حال با من گفتند 
کو کوزه گر و کوزه خرو کوزه فروش

 اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
 وین حرف معما نه تو دانی و نه من

 هست از پس پرده گفتگوی من و تو
 چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من

 شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی
 هر لحظه به دام دگری پا بستی
 
گفت شیخا هر آن چه گویی هستم
 آیا تو چنان که می نمایی هستی

 آن به که در این زمانه کم گیری دوست
 با اهل زمانه صحبت از دور نکوست
 
آنکس که به جملگی ترا تکیه بر اوست
 چون چشم خرد باز کنی دشمنت اوست

 در هر دشتی که لاله زاری بوده است
 آن لاله ز خون شهریاری بوده است

چو برگ بنفشه کز زمین می روید
 خالیست که بر رخ نگاری بوده است

 چون آب به جویباروچون باد به دشت
 روزی دگر از نوبت عمرم بگذشت

 هرگز غم دو روز مرا یاد نگشت
 روزی که نیامدست و روزی که گذشت

 ای دل ز زمانه رسم احسان مطلب
 وز گردش دوران سرو سامان مطلب

 درمان طلبی درد تو افزون گردد
 با درد بسازو هیچ درمان مطلب

 تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
 وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه

 پرکن قدح باده که معلومم نیست
 کاین دم که فرو برم برآرم یا نه

 از منزل کفر تا به دین یک قدم است 
وز عالم شک تا یقین یک نفس است

 این یک نفس عزیز را خوش میدار
 کز حاصل عمر ما همین یک نفس است

 نیکی و بدی که در نهاد بشر است
 شادی و غمی که در قضا و قدر است 

با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل
 چرخ از تو هزار بار بیچاره تر است

 ساقی ، گل و سبزه بس طربناک شده است
 دریاب که هفته دگر خاک شده است

 می نوش و گلی بچین که تا درنگری
 گل خاک شده است سبزه خاشاک شده است

 افسوس که سرمایه زکف بیرون شد
 در پای اجل بسی جگرها خون شد

 کس نامد از آن جهان که پرسم از وی
که احوال مسافران دنیا چون شد 

 عمرت تا کی به خودپرستی گذرد
 یا در پی نیستی و هستی گذرد 

می خورکه چنین عمرکه غم درپی اوست
 آن به که بخواب یا به مستی گذرد

 ای بس که نباشیم وجهان خواهدبود
نی نام زما و نه نشان خواهد بود

 زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
 زین پس چو نباشیم همان خواهد بود

 دیدم به سر عمارتی مردی فرد
 کو گِل بلگد می زد و خوارش می کرد

 وان گِل با زبان حال با او می گفت 
ساکن ،که چو من بسی لگد خواهی کرد

 این قافله عمر عجب می گذرد
 دریاب دمی که با طرب می گذرد 

ساقی غم فردای حریفان چه خوری 
پیش آر پیاله را که شب می گذرد

 یک قطره آب بود و با دریا شد 
یک ذره خاک و با زمین یکتا شد

 آمد شدن تو اندرین عالم چیست؟ 
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد

از جمله رفتگان این راه دراز
 باز آمده ای کو، که به ما گوید باز

 هان بر سر این دو راهه از سوی نیاز
 چیزی نگذاری که نمی آیی باز

 ای صاحب فتوا ز تو پرکارتریم 
با این همه مستی زتو هُشیار تریم

 تو خون کسان خوری و ما خون رزان
 انصاف بده کدام خونخوار تریم؟

 بر خیر و مخور غم جهان گذران 
خوش باشو دمی به شادمانی گذران

 در طبع جهان اگر وفایی بودی
 نوبت به تو خود نیامدی از دگران

 در کارگه کوزه گری کردم رای
 بر پله چرخ دیدم استاد بپای

 می کرد دلیر کوزه را دسته و سر
 از کله پادشاه و از دست گدای

 هنگام سپیده دم خروس سحری 
دانی که چرا همی کند نوحه گری

 یعنی که نمودند در آیینه صبح 
کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری

رباعیات حضرت مولانا

                                                            رباعیات حضرت مولانا   

                                                                          

 اندر دل بی وفا غم و ماتم باد

 آن را که وفا نیست زعالم کم باد

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد

 جز غم که هزار آفرین بر غم باد .


 در عشق توام نصیحت و پند چه سود

 زهراب چشیده ام مرا قند چه سود

گویند مرا که بند بر پاش نهید

 دیوانه دل است پام بر بند چه سود .


 من ذره و خورشید لقایی تو مرا

 بیمار غمم عین دوایی تو مرا

بی بال و پر اندر پی تو می پرم

 من که شده ام چو کهربایی تو مرا .


 غم را بر او گزیده می باید کرد

 وز چاه طمع بریده می باید کرد

 خون دل من ریخته می خواهد یار

 این کار مرا به دیده می باید کرد .


آبی که ازین دیده چو خون می ریزد

 خون است بیا ببین که چون می ریزد

 پیداست که خون من چه برداشت کند

 دل می خورد و دیده برون می ریزد .


 عاشق همه سال مست و رسوا بادا

 دیوانه و شوریده و شیدا بادا

 با هوشیاری غصه هر چیز خوری

 چون مست شدی هر چه بادا بادا .

 

دل در غم عشق مبتلا خواهم کرد

 جان را سپر تیر بلا خواهم کرد

 عمری که نه در عشق تو بگذاشته ام

 امروز به خون دل قضا خواهم کرد .


از بس که بر آورد غمت آه از من

 ترسم که شود بکام بد خواه از من

 دردا که ز هجران تو ای جان جهان

 خون شد دلم و دلت نه آگاه از من .


 تا با غم عشق تو مرا کار افتاد

بیچاره دلم در غم بسیار افتاد

 بسیار فتاده بود اندر غم عشق

 اما نه چنین زار که اینبار افتاد .


 سودای تو را بهانه ای بس باشد

 مدهوش ترا ترانه ای بس باشد

 در کشتن ما چه می زنی تیغ جفا

 ما را سر تازیانه ای بس باشد .


 ما کار و دکان و پیشه را سوخته ایم

 شعر و غزل و دو بیتی آموخته ایم

 در عشق که او جان و دل و دیده ماست

 جان و دل و دیده هر سه را سوخته ایم .


 ای دوست قبولم کن و جانم بستان

 مستم کن و از هر دوجهانم بستان

 با هر چه دلم قرار گیرد بی تو

 آتش به من اندر زن و آنم بستان .


 ای زندگی تن و توانم همه تو

 جانی و دلی ای دل و جانم همه تو

تو هستی من شدی از آنی همه من

 من نیست شدم در تو از آنم همه تو .


 باز آی که تا به خود نیازم بینی

 بیداری شبهای درازم بینی

 نی می غلطم که خود فراغ تو مرا

 کی زنده رها کند که بازم بینی .


 هر روز دلم در غم تو زار تر است

 وز من دل بی رحم تو بیزار تر است

 بگذاشتیم غم تو نگذاشت مرا

 حقا که غمت از تو وفا دار تر است .


 خود ممکن آن نیست که بر دارم دل

 آن به که به سودای تو بسپارم دل

 گر من به غم عشق تو نسپارم دل

 دل را چه کنم بهر چه می دارم دل .


 در عشق تو هر حیله که کردم هیچ است

 هر خون جگر که بی تو خوردم هیچ است

از درد تو هیچ روی درمانم نیست

 در مان که کند مرا که دردم هیچ است .


 من بودم و دوش آن بت بنده نواز

 از من همه لابه بود و از وی همه ناز

 شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید

 شب را چه گنه حدیث ما بود دراز .


 دل تنگم و دیدار تو درمان من است

بی رنگ رخت زمانه زندان من است

 بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی

 آنچه از غم هجران تو بر جان من است .


 ای نور دل و دیده و جانم چونی

 ای آرزوی هر دو جهانم چونی

 من بی لب لعل تو چنانم که مپرس

 تو بی رخ زرد من ندانم چونی .


 افغان کردم بر آن فغانم می سوخت

 خاموش کردم چو خاموشانم می سوخت

 از جمله کران ها برون کرد مرا

 رفتم به میان و در میانم می سوخت .


 من درد تو را ز دست آسان ندهم

 دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم

از دوست به یادگار دردی دارم 

 کان درد به صد هزار درمان ندهم

آدمــــــها می آیند


آدمــــــــها می آیند.....

آدم ها می ایند. زندگی میکنند و میمیرند 
اما فاجعه ی زندگی تو زمانی اغاز میشود 
که ادمی میمیرداما نمیرود و میماند 
و نبودش در بودن تو چنان احساس میشود 
که تو میمیری در حالی که او زنده است 
در حالی که مرده......


به قلم نگارجون