پاتــــوق تنهـــایی

خـــــــوش اومــــــــدی دوســـــت مـــــــن

پاتــــوق تنهـــایی

خـــــــوش اومــــــــدی دوســـــت مـــــــن

قـــــندوپـــــند

رمــــز موفقیت


روزی مرد کوری روی پله ھای ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود

 روی تابلو خوانده میشد: منکور ھستم لطفا کمک کنید

 . روزنامه نگارخلاقی از کنار او میگذشت نگاھی به او انداخت 

فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود.

اوچند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت 

ان را برگرداند و اعلان دیگری روی ان نوشت 

و تابلو را کنار پای او گذاشت و انجا را ترک کرد. 

عصر انروز روز نامه نگار به ان محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است  

مرد کور از صدای قدمھای او خبرنگار را شناخت 

و خواست اگر او ھمان کسی است که ان تابلو را نوشته بگوید ،که بر روی ان چه نوشته است؟

روزنامه نگار جواب داد:

چیز خاص و مھمی نبود،من فقط نوشته شما رابه شکل دیگری نوشتم و لبخندی زد و به راه خود ادامه داد. 

مرد کور ھیچوقت ندانست که او چه نوشته است ولی روی تابلوی

او خوانده میشد:

امروز بھار است، ولی من نمیتوانم آنرا ببینم !!!!!

وقتی کارتان را نمیتوانید پیش ببرید استراتژی خود را تغییر بدھید خواھید دید بھترینھا ممکن خواھد شد 

باور داشته باشید که تغییربھترین  خلاقیت برای زندگی است.

حتی برای کوچکترین اعمالتان از دل،فکر،ھوش و روحتان مایه بگذارید این رمز موفقیت است .... 

لبخند بزنید

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.