-
دل در آتش غم رخت تا که خانه کرد
چهارشنبه 14 خرداد 1393 18:37
دل در آتش غم رخت تا که خانه کرد دیده سیل خون به دامنم بس روانه کرد آفتاب عمر من فرو رفت و ماهم از افق چرا سربرون نکرد این صبحدم نشد فلک چون شفق ز خون دل مرا لاله گون نکرد زروی مهت جانا پرده برگشا در آسمان مه را منفعل نما به ماهت رویت سوگند که دل به مهرت پابند به طره ات جان پیوند قسم به زندوپازر به جانم آتش افکند فراق...
-
غمـــــگین نشینم
پنجشنبه 8 خرداد 1393 03:05
غمـــــگین نشینم من از عالم تو را تنها گزینم روا داری که من غمگین نشینم دل من چون قلم اندر کف توست ز توست ار شادمان وگر حزینم بجز آنچ تو خواهی من چه باشم بجز آنچ نمایی من چه بینم گه از من خار رویانی گهی گل گهی گل بویم و گه خار چینم مرا تو چون چنان داری چنانم مرا تو چون چنین خواهی چنینم در آن خمی که دل را رنگ بخشی چه...
-
بیاتاقـــــدر یکدیگر بدانیم
چهارشنبه 7 خرداد 1393 17:13
بیا تا قدر یک دیگر بدانیم که تا ناگه ز یک دیگر نمانیم چو مومن آینه مومن یقین شد چرا با آینه ما روگرانیم کریمان جان فدای دوست کردند سگی بگذار ما هم مردمانیم فسون قل اعوذ و قل هو الله چرا در عشق همدیگر نخوانیم غرض ها تیره دارد دوستی را غرض ها را چرا از دل نرانیم گهی خوشدل شوی از من که میرم چرا مرده پرست و خصم جانیم چو...
-
کــــــجایی
جمعه 26 اردیبهشت 1393 05:50
کـــــــــجایی ز عشقت سوختم ای جان کجایی بماندم بی سر و سامان کجایی نه جانی و نه غیر از جان چه چیزی نه در جان نه برون از جان کجایی ز پیدایی خود پنهان بماندی چنین پیدا چنین پنهان کجایی هزاران درد دارم لیک بی تو ندارد درد من درمان کجایی چو تو حیران خود را دست گیری ز پا افتادهام حیران کجایی ز بس کز عشق تو در خون بگشتم...
-
یاران را چه شد
پنجشنبه 25 اردیبهشت 1393 22:42
یاران را چه شد یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد کس نمیگوید که یاری داشت حق دوستی حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد لعلی از کان مروت برنیامد سالهاست تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد شهر...
-
رای عاقـــــــــــلان
دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 01:54
رای عاقـــــــلان عاقــــلان جملــــگی بـــر این رایند آب را در هــــون نمــــی ســــاینــد فــــقر و کمـــــبود جمعیــــت حتـما از مصیــــبات فــــعلــــی مــــاینـــد واقعــــا هــــم مصیبتند ایـــن هــــا بَـــل مصیبــــاتِ بــــی تســــلّاینـــد قحــــط هایی چنـــــین خــــدا دانــد بــــد تـــــریـن نـــــوع از...
-
لبخــــــــــند صبح
دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 01:36
لبخــــــند صبح سایـــه ای باشیـــد اگــر زیـــر لـــوای آفتاب روشنــــی داریــد همـچــــون ردّ پــای آفتاب نقـش می بندد چه زیبا بر لبش لبخند صبح هـر کـه دارد چون سحر در دل هوای آفتاب آفتـــاب از انــزوای ســــایه هـــا پیـــدا نشد سایه هــا پیـدا شـــدنــــد از انـــزوای آفتاب طاقتش از تیرگی ها طاق گردیده سـت طاق شب...
-
قــــــندوپـــــند(4)
جمعه 5 اردیبهشت 1393 00:14
حــــــریم شخصی چون مرز نداشتی! زنی جوان نزد شیوانا آمد و گفت که بعد از ازدواج مجبور به زندگی مشترک با خانواده شوھرش شده است و آنھا بیش از حد در زندگی او و ھمسرش دخالت می کنند. شیوانا پرسید : آیا تا به حال به سراغ صندوقچه شخصی که تو از خانه پدری آورده ای رفته اند؟ زن جوان با تعجب گفت: البته که نه! ھمه حتی ھمسرم می...